گرانیگاه اختلافات رهبر و رئیس جمهوری اسلامی ایران
حسین غمخوار حسین غمخوار

 نظام جمهوری اسلامی ایران که تا پیش از انتخاب محمود احمدی نژاد بعنوان  رئیس  جمهوری، بخشی از محور شرارت شناخته می شد و نقش حائز توجه ای در مناسبات منطقه ای و جهانی نداشت، به ناگه پس از جنگ ۳۳ روزه حزب الله لبنان و اسراییل بسرعت موقعیت منطقه ای خود را تحکیم بخشید و آنگاه خواستار حضور در صفوف قدرتهای جهانی شد.

در داخل کشور نیز نیروها رادیکال جمهوری اسلامی ایران دل در گرو او بسته و وی را عزیز می داشتند. رهبر انقلاب حتی حاضر شد دوستی ۵۰ ساله خود با هاشمی رفسنجانی را برای رضایت محمود احمدی نژاد گسسته، و اقتدار خود را ضمیمه اعتبار او سازد.

در نیمه دوم دهه ۱۳۸۰ دولت محمود احمدی نژاد سمبل تمام عیار نظام جمهوری اسلامی ایران در داخل و خارج شناخته می شد. بسیای بر این بارو بودند که معماری آشنا و یا ناشناس برخی از نماها و نمادهای جمهوری اسلامی ایران را کاملاْ متحول ساخته است.

تا همین چندی پیش، هر جا که شعار لعن و نفرت بر علیه "سران فتنه" بر پیش می آمد،‌ احمدی نژاد بعنوان  رئیس  جمهوری ساده زیست و فداکاری بحساب می آمد که گویا برای نجات انقلاب اسلامی و تسهیل در ظهور امام دوازدهم- از طریق روحانیون حاکم- قدرت را بدون انگیزه های مادی آن در دست گرفته است. علاوه بر مقامات رسمی کشور، رسانه ها و جراید دولتی و نیمه دولتی از ساده زیستی او و مبارزه او با فساد مالی و اقتصادی سخن به میان می آوردند و او را چونان کسی معرفی کردند که حتی از فرط کار و خدمت به انقلاب اسلامی، فرصت رفتن به حمام و استحمام در هر کجایی را از دست داده است. ۱

 

اما اکنون روند امور در جمهوری اسلامی ایران متغییر شده است و کوتاه مدتی است که تحولاتی که همه به آن خو گرفته بودند در حال عوض شدن است. در حال حاضر احمدی نژاد و برخی از چهره های کلیدی دولت او بطور مستقیم و یا غیر مستقیم هدف حملات شدید از سوی برخی از عناصر سرشناس اردوگاه داخلی اصولگرایان قرار گرفته است.

بنابراین اکنون بسیاری با این پرسش روبرو هستند: آیت الله خامنه ای و احمدی نژاد - که در نقش دو دلداده و شیدا به یکدیگر بودند - از چه زمان اختلاقات میان آنها شروع شد و چه دلایلی باعث شده است که آنها دلبری خود را کناری گذاشته و از یکدیگر دلگیر شوند؟

 

همانطور که می دانیم آیت الله خامنه ای رهبری انقلاب را در دست دارد و هموست که سیاست های کلی نظام را تعیین و تبیین می کند. بنابراین او همواره تلاش داشت تا برخی از وزارت خانه های کلیدی در حوزه سیاست های داخلی و خارجی و همچنین گرانیگاه های مهم اقتصادی را در دست داشته باشد. یکی از وزارت خانه هایی که در طول سالیان متمادی در حوزه نفوذ مستقیم آیت الله خامنه ای قرار داشت، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران بوده است. بنابراین بطور سنتی در این کشور وزیر خارجه همواره از سوی رهبری به روسای جمهوری این کشور تحمیل می شده است و نتیجتاْ تمامی دولت ها ناگزیر بودند تا انتخاب رهبری را پذیرفته و شخص پیشنهادی او را در راس آن وزارت خانه بگمارند. منوچهر متکی، یکی از وزرای تحمیلی به دولت محمود احمدی نژاد بود.

 

نخستین جرقه اختلاف

هنگامی که احمدی نژاد پس از سپری کردن سال نخست ریاست جمهوری خود توانست جنگ حزب الله لبنان و اسراییل را بشکل کاملاْ‌ رضایت بخشی مدیریت کرده و نتیجتاْ شکست ارتش اسراییل را تسریع نماید. وی در میان رجال سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران، بویژه در میانه اردوگاه اصولگرایان ارزش خیره کننده ای یافت و از خود نشانی ویژه بر جای گذاشت. او این رزم را ستود و پس از تبریک گفتن به شیخ حسن نصرالله به همان تناسب نیز  موفقیت خود را در داخل و خارج از کشور تحکیم بخشید.

 

اگر چه این موضوع دلیل و میل اصلی احمدی نژاد برای جابجایی متکی نبوده است، اما  رئیس  جمهوری اسلامی ایران در همان دمادم وزیر خارجه خود را به کاهلی و محافظه کاری متهم می ساخت. درست ۱۵ ماه از تصدی احمدی نژاد بر دولت جمهوری اسلامی ایران نگذشته بود که زمزه هایی در محافل سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران شنیده شد که محمود احمدی نژاد قصد دارد تا اسفندیار رحیم مشایی از مشاوران نزدیک به وی - که هنوز وصلتی میان دختر وی و پسر احمدی نژاد صورت نگرفته بود ۲  - را برای تصدی سمت وزارت امور خارجه بگمارد.

 

داریوش قنبری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در اعتراض به این موضوع، پرده از این راز بر می دارد. او در خصوص دلایل این جایگزینی احتمالی اعلام داشت : " منوچهر متکی دیپلمات ورزیده‌ای است و با توجه به سوابق و تجربیات خود، انتقاداتی به عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت [ احمدی نژاد] داشته و حتی مورد سرزنش رئیس جمهور هم قرار گرفته است.

این مقام حکومتی اختیارات متکی را بسیار محدود دانسته و گفت: به نظر من به جای تخریب متکی،‌ بهتر است اختیارات ایشان افزایش یابد تا در مذاکرات حضور پیدا کند و بتواند از شخصیت دیپلماتیک خویش استفاده نماید.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، رحیم مشایی را گزینه نامناسبی برای وزارت امورخارجه ارزیابی کرد و افزود: مشایی نمی‌تواند مثل آقای متکی عمل کند و مجلس نیز بعید است که به ایشان رأی اعتماد بدهد چرا که با توجه به اختیارات محدود متکی، مجلس از ایشان رضایت نسبی دارد و ایشان نسبت به سایر وزیران دولت نهم عملکرد بهتری دارد. " ۳

 

بطور حتم نمی توان حوزه اختلافات میان این دو مقام را تنها در همین مورد برشمرد که چرا احمدی نژاد از کارکرد منوچهر متکی رضایت نداشت. بطور مثال وقتی که او در حوزه هسته ای به صراحت گفته بود که وی فرمان قطار هسته ای را کنده و بدور انداخته است و این قطار همچنین فاقد ترمز و دنده عقب است. ۴  منوچهر متکی که سکاندار مسایل مربوط به پروژه هسته ای جمهوری اسلامی ایران بود، با زبان ملایم تر دیگری سخن می گفت. او در سفرهای خارجی و یا داخلی خود تلاش داشت تا از شگردهایی که دیپلمات های زیرک از آن استفاده می کنند، بهره جسته تا بلکه بدینوسیله فشارهای گسترده جهانی را علیه جمهوری اسلامی ایران کاهش دهد. یعنی طرفهای مذاکره کننده خود را در میان بیم و امید، میان موفقیت و شکست، در میانه تعلیق نگه دارد. در حالیکه محمود احمدی نژاد پس از جنگ ۳۳ روزه در تابستان همین سال که منتیج به فروپاشی عظمت آمریکا و اسراییل در منطقه شد به این نوع نگرش و تاکتیک اعتقادی نداشت. او خواستار شدت عمل فزونتر برای کسب امتیاز به مراتب بیشتری بود. این گونه مسایل و نگرش ها طبعاْ موجب سردی روابط میان احمدی نژاد و وزیر خارجه که به کابینه او تحمیل شده بود، می شد.

 

طبعاْ این نگرانی در وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران سبب می شد تا وی هم آواهایی نیز در میان طیف اصولگراها داشته باشد. بویژه دامنه این انتقادات در قوه مقننه کشور خطوط پررنگتری داشت.

بطور مثال داریوش قنبری همان کسی که در بالا از او نام برده ایم، بدون پرده پوشی و  با انتقاد از دستگاه دیپلماسی دولت نهم معتقد است: "اگر وزارت خارجه سکان‌دار مسائل هسته‌ای ایران بود بهتر می‌توانست عمل کند و از حقوق ملت دفاع نمایند." ۵

 

متکی: احمدی نژاد بر شاخه نشسته و بن می برد

در دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، بویژه پس از اعتراضات عمومی نسبت به نتایج انتخابات بحث برانگیز ریاست جمهوری در خرداد سال ۱۳۸۸، محمود احمدی نژاد را به این نتیجه روشن هدایت ساخت که او برای فایق آمدن بر مشکلات موجود باید بگونه فزاینده ای ابتکار عمل در سیاست های داخلی و خارجی را خود در دست بگیرد.

 

رئیس  جمهوری تلاش کرد به تقویت مواضع خود در امور سیاست خارجی بپردازد. بنابراین وزیر امور خارجه ای که با فشار رهبر به کابینه او تحمیل شده بود را مانع ای اساسی برای سیاست های دولت خود می دانست. بنابراین او سعی کرد تا دست به یک طرح ابتکاری از سوی خود بزند. احمدی نژاد تلاش داشت تا کارکرد وزارت خانه و یا وزرایی را که به او تحمیل شده بود را با تاسیس "نمایندگان ویژه" جبران کرده و بدین وسیله نظر تحمیلی رهبری را دور زده و به مراد خود برسد.

 

بدین ترتیب محمود احمدی نژاد دست به کار شد و در روز ۳۱ مرداد ۱۳۸۹ ( یکشنبه ۲۲ اوت ۲۰۱۰ ) طی احکامی جداگانه ای، اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان فرستاده ویژه خود در امور خاورمیانه؛ حمید بقایی را به عنوان فرستاده ویژه رئیس جمهوری در امور آسیا، محمد مهدی آخوندزاده را به عنوان فرستاده مخصوص خویش در امور دریای خزر و ابوالفضل ظهره وند را به عنوان فرستاده ویژه در امور افغانستان منصوب کرد. با این کار  رئیس  جمهوری اسلامی ایران، عملاْ منوچهر متکی وزیر امور خارجه ای که از سوی رهبر انقلاب به کابینه احمدی نژاد تزریق شده بود دور زده و به محاق فرستاده شد. او دیگر عملاْ‌ در فعالیت های دیپلماسی خارجی محلی از اعراب نداشت. کافی است به متن حکمی که برای اسفندیار رحیم مشایی صادر شده است نظر افکنید تا این موضوع اعاده معنی شود.

در بخشی از این حکم که خطاب به مشایی صادر شده،‌ آمده است: ‫" جناب آقای اسفندیار رحیم‌مشایی، با استناد به اصل 127 قانون اساسی، نظر به تعهد، دانش، شایستگی‌ها و تجارب مفید جناب عالی، به موجب این حکم به عنوان نماینده ویژه رییس‌جمهور در امور خاورمیانه منصوب می‌شوید.

اهمیت و حساسیت منطقه راهبردی خاورمیانه به جهات فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی، قدرت‌های سلطه‌گر را به فکر تسلط مستقیم و غیرمستقیم بر این منطقه از طریق ترفندهای به ظاهر پیچیده تبلیغاتی و تحرکات نظامی انداخته است که تلاش گسترده برای حفظ موقعیت و موجودیت رژیم صهیونیستی در همین راستا می‌باشد. از این رو اتخاذ تدابیر هدفمند و هوشمندانه به منظور تعمیق روابط و گسترش همکاری‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی با کشورهای منطقه و ایجاد یا تقویت تشکل‌های منطقه‌ای، سلطه‌گران را در نابودی استعدادها و چپاول ثروت‌های مادی و معنوی خاورمیانه ناکام خواهد کرد. بدیهی است همه دستگاه‌ها و نهادهای مربوطه موظف خواهند بود در فرآیند طراحی و اجرای سیاست‌های راهبردی در خصوص منطقه خاورمیانه در هماهنگی کامل با جناب عالی اقدام نمایند. از خداوند متعال توفیقات شما را در سایه عنایات خاصه حضرت ولی‌عصر(عج) مسألت می‌نمایم. " ۶

 

این گونه اقدامات احمدی نژاد باعث حساسیت در رهبری انقلاب شد، چرا که کاملاْ مشخص و مبرهن بود که احمدی نژاد وی را دور زده است. این رویکرد  رئیس  جمهوری اسلامی ایران، رهبری را ناگزیر کرد تا نسبت به آن واکنش نشان دهد.

آیت‌الله خامنه‌ای یک هفته بعد درست در روز دوشنبه ۸ شهریور ( ۳۰ اوت ۲۰۱۰ )به مناسبت "هفته دولت" و در دیدار با رئیس‌جمهور و هیات دولت، نسبت به آن واکنش قاطع نشان داد و محمود احمدی نژاد را از "موازی سازی" برحذر داشت و تاکید کرد که مسایل مربوط به "سیاست خارجی" باید تنها از سوی "وزارت امور خارجه" -تحت کنترل رهبری،- پیگیری شود.

 

آیت الله خامنه ای کوشید تا برای تسهیل در فهم موضوع، از همان زبان فنی با رئیس جمهوری خود صحبت کند که گفته می شود وی در رشته تحصیلی "مهندسی و برنامه‌ریزی حمل و نقل ترافیک"  فارغ التحصیل شده است. بنابراین او تلاش کرد تا با ارائه مثالی در این زمینه وی را متقاعد کند. وی در ادامه گفت: " اينجا يك چهارراه كه نه، چندين راه است، كه رئيس جمهور هم مثل پليس راهنمائى است - كه در واقع در مقام رياست هيئت وزيران، راهنمائى ميكند - اين را متوقف ميكند، آن را راه مى‌اندازد؛ يعنى هدايت ميكند كه اينها هم‌افزائى كنند، با يكديگر اصطكاك نداشته باشند. يكى از نقشهاى هيئت وزيران اين است."

رهبر جمهوری اسلامی ایران تلاش داشت تا هوشیاری  رئیس  جمهوری منتصب خود را به این موضوع جلب کرده باشد. وی در ادامه گفت: "من در چند سرفصل توصيه‌هائى عرض ميكنم. در زمينه‌ى جهتگيرى‌هاى كلى و كلان دولت توصيه‌ى من اين است كه اين جهتگيرى‌ها را با شدت، با حدت و با تعصب حفظ كنيد. از اين جهتگيرى‌ها انصراف پيدا نكنيد."

او اما نهایتاْ هشدار خود به احمدی نژاد را در ارتباط با " موازی سازی" ها، با زبان ساده و بی پیراهه ای اعلام داشت و  خطاب به وی می گوید: "يك مسئله‌ى ديگر هم در مديريتهاى دولتى، كار موازى است. در دولت نبايد كارهاى موازى انجام بگيرد. كار موازى چند عيب دارد: اولاً هزينه‌ى انسانى زيادى بيجا مصرف ميشود، ثانياً هزينه‌ى مالى زيادى مصرف ميشود، ثالثاً تناقض در تصميم‌گيرى‌ها به وجود مى‌آيد - وقتى دو دستگاه مسئول يك كارى هستند، اين يك تصميم ميگيرد، آن هم يك تصميم ديگر ميگيرد - و رابعاً از همه بالاتر، مسئوليت لوث ميشود. فرض كنيد توى فلان مسئله‌ى اقتصادى يا مسئله‌ى فرهنگى يا مسئله‌ى سياست خارجى يا هرچه، اگر چنانچه يك مشكلى پيش بيايد، مسئوليت لوث ميشود. وقتى كار موازى انجام گرفت، مسئوليت لوث ميشود. بين دولت - يعنى قوه‌ى مجريه - و بعضى از دستگاه‌هاى بيرون از قوه‌ى مجريه، يك جاهائى بعضى موازى‌كارى‌ها هست. همه‌ى تلاشمان اين است كه بلكه اين موازى‌كارى‌ها را يك جورى حل كنيم، اصلاح كنيم، علاج كنيم. در داخل دولت، ديگر نبايستى از اين موازى‌كارى‌ها به وجود بيايد. حالا يك موارد خاصى هست؛ اما كلى‌اش اين است كه موازى‌كارى خوب نيست." ۷

 

این هشدار چه موضوعی را می توانست برجسته کند، مگر اینکه رهبر جمهوری اسلامی ایران با تاکید به  رئیس  جمهوری منتصب خود بگوید: که وزارت امور خارجه مسئول هدایت منسجم و برنامه ریزی شده همه مسائل سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها است. آیااو تلاش داشت تا به احمدی نژاد بفهماند که که نقش وی همان تدارکچی است که سابقاْ سید محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری خود برعهده داشته است؟

آیت الله خامنه ای از سوی دیگر نیز تلاش داشت تا ظن و شائبه  رئیس  جمهوری خود را به حداقل ممکن برساند. رهبر جمهوری اسلامی ایران خطاب به  رئیس  جمهوری نظامش گفت که اعتماد به وزیران در چارچوب اختیارات و وظایفشان از نکات مدیریتی‌ است که باید مورد توجه هیأت دولت قرار گیرد.

همین دست اظهارات رهبر جمهوری اسلامی ایران باعث می شد تا عناصر پر نفوذ در اردوگاه اصولگرایان چهره هایی چون اسدالله بادامچیان، حسین سبحانی‌نیا و محمد دهقان، نمایندگان تهران، نیشابور و چناران در جلسه علنی روز یکشنبه ۱۴ شهریور ( ۵ سپتامبر ۲۰۱۰ ) مجلس شورای اسلامی در تذکرات کتبی، از احمدی‌نژاد خواستار آن شوند تا به تذکر " مقام معظم رهبری" توجه کرده و "نمایندگان ویژه" منصوب شده، از جمله نمایندگان ویژه در حوزه های سیاست خارجی را عزل کند.

 

از سوی دیگر و در واکنش به این موضوع، مرکز پژوهش‌های مجلس انتصاب "نمایندگان ویژه رئیس ‌جمهور" در امور خاورمیانه، آسیا، خزر و افغانستان را در ابعاد حقوقی و سیاسی بررسی و تحلیل کرده و اعلام کرد این اقدام مغایر "اصل ۱۲۷ قانون اساسی" است.

در این گزارش آمده است: " اقدام اخیر رئیس جمهور اولا مغایرت آشکار با اصل ۱۲۷ قانون اساسی دارد و در فضای موجود کشور که دولت مکررا از سوی مجلس متهم به نادیده‌گرفتن قانون شده، غیر از قبح ذاتی به مناسبات دولت و مجلس لطمه می‌زند.

این مرکز می‌افزاید: دغدغه اصلی در انتصاب نمایندگان ویژه رئیس جمهور فقدان تخصص و تجربه کافی در برخی از آنان است که قطعا موجب بروز مشکلاتی خواهد شد و موضوع حکم به لزوم هماهنگی کلی دستگاه‌های متولی این امور با نمایندگان ویژه در حوزه‌های مربوط موجب اخلال در امور خواهد شد.

در گزارش مذکور تاکید شده است: دخالت افراد مذکور به عنوان نماینده ویژه سبب خواهد شد که امکان نظارت مستقیم بر تصمیمات و فعالیت‌های آنان نیز سلب شود و وزیر امور خارجه نیز طبیعتا می‌تواند مدعی شود که مسئولیتی در قبال اقدامات و تصمیمات آنان ندارد و تاکید رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیئت دولت در تاریخ ۸/۶/۱۳۸۹  که دستگاه دیپلماسی را مسئول هدایت منجسم موضوعات مرتبط با سیاست خارجی و روابط با دیگر کشورها نامیدند، تاکیدی است که انتصاب نمایندگان ویژه در این امور را با تردید مواجه می‌سازد." ۸

 

با همه این هشدارها و صداهایی که در اردوگاه محافظه کاران و اصولگرایان شنیده می شد باز هم تاثیر به سزایی از خود برجای نگذاشت و احمدی نژاد را نیز قانع به توقف این رویکرد ننمود. بلکه برعکس، گویا دستهایی در کار بود که وی را بر آن داشته اند تا با اصرار بکار خود ادامه دهد.

 

حميد بقايي نیز كه قبلا به عنوان نماينده ويژه رئيس‌جمهور در حوزه آسيا منصوب شده در گفت‌وگو با يكي از خبرگزاري‌هاي داخلي، با بيان اينكه احمدي‌نژاد در راستاي حيطه اختيارات خود افرادي را به عنوان نمايندگان ويژه رئيس‌جمهور در بخش‌هاي مختلف انتخاب كرده است، گفت: "پس از انتخاب ۴ تن به عنوان نمايندگان ويژه رئيس‌جمهور در حوزه‌هاي آسيا، خاورميانه، افغانستان و خزر در روزهاي آتي ۲ تن ديگر نيز به عنوان نمايندگان ويژه رئيس‌جمهور در حوزه‌هاي آفريقا و آمريكاي جنوبي انتخاب شدند. ...وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين افراد از خارج از مجموعه وزارت امور خارجه انتخاب شده‌اند،گفت: احتمالا به اين صورت است، اما اطلاعات بنده از اين موضوع چندان دقيق نيست.

نماينده ويژه رئيس‌جمهور همچنين در مورد چگونگي تبيين برنامه‌ها و سياست‌هاي نمايندگان ويژه رئيس‌جمهور نيز تصريح كرد: ما هر روز ديدارهايي با رئيس‌جمهور داريم، اما در مورد اعلام رسمي برنامه‌هاي نمايندگان ويژه به نظر مي‌رسد كه نشستي برگزار شود." ۹

 

این موضوع نیز طبیعتاْ با واکنش بسیار منفی منوچهر متکی، یعنی کسی که بظاهر در راس دیپلماسی خارجی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت، اما از روند امور به کناری نهاده شده بود،  مواجه شد. او تلاش داشت تا عملکرد احمدی نژاد را خلاف رهنمودهای رهبری انقلاب معرفی کند. "وزير امور خارجه ضمن فصل الخطاب دانستن نظر صريح مقام معظم رهبري در پرهيز از موازي كاري در سياست‌ خارجي اظهار داشت: تضعيف دستگاه ديپلماسي كشور به ويژه در شرايط كنوني آن هم توسط برخي از اعضاي دولت مصداق بارز «بر شاخه نشستن و بن بريدن» است.

متكي از مسئولين و مديران به ويژه در قوه مجريه خواست هزينه كشور را در اداره روابط خارجي با ناپخته سخن گفتن در اين عرصه بالا نبرند. " ۱۰

 

بهم ریختگی در سیاست های داخلی، سیاست های خارجی جمهوری اسلامی ایران را نیز با نوعی به مراتب بدتر از آشفتگی مواجه می ساخت، خصوصاْ‌ اینکه حوزه نفوذ دولت جمهوری اسلامی دچار تلاطم هایی در این زمینه شد. همزمان با تحریمهای اعمال شده سازمان ملل بر علیه این کشور، مقامات جمهوری اسلامی ایران تلاش داشتند تا به تقویت عوامل نفوذی و عقبه های خود در کشورهای که دارای اهمیت ویژه ای بودند بپردازند.

جمهوری اسلامی ایران با مجموعه ای از بحرانهای خارجی خود را مواجه می دید، اما از آن میان یک حادثه بسیار مهم تر از همه بود، چرا که آن بحران خود در امتداد خویش باعث بحرانهای دیگری در جمهوری اسلامی ایران شد و نهایتاْ توانست خود به عزل وزیر امور خارجه این نظام بیانجامد.

 

موضوع از اینجا شروع شد که ماموران امنیتی کشور نیجریه در روز ۴ آبان ۱۳۸۹ (سه شنبه ۲۶ اکتبر ۲۰۱۰)، در جریان بازرسی محموله های یک کشتی تجاری  که بار برچسب مصالح ساختمانی داشت، به سیزده کانتینر حاوی اسلحه و مواد منفجره، در بندر شهر لاگوس، دست یافتند.

این بار شامل محموله های زیادی از جمله راکت های ۱۰۷ میلیمتری و گلوله تفنگ و تسلیحات دیگری بودند.  -علاوه بر بار تسلیحات ایرانی، مقامات امنیتی این کشور نیز به محموله هرویین خالص دست یافتند که بنظر می رسید مقصد نهایی آن اروپا بوده است.- بی درنگ "آلیو آدی هونگ، از معاونان وزیر امور خارجه نیجریه، به بی بی سی گفت که بر اساس تحقیقات اولیه، می تواند به طور قطع بگوید که این تسلیحات از ایران فرستاده شده بود." ۱۲

 

گفته می شود که تشکیلات امنیتی نیجریه مسیر حرکت کشتی حامل این محموله را برای مدتی پیگیری کرده و از ورود آن به بنادر این کشور پیشاپیش آگاهی داشتند. اخبار تایید نشده ای حکایت دارد که لو رفتن برخی از تسلیحات و محموله های جمهوری اسلامی نتیجه رقابت درون گروهی میان جناح های متنازع در داخل این نظام بوده است، و برخی از این عناصر در افشای این گونه موارد نقش داشته اند، چرا که تحلیل گروه فوق بر این نکته استوار است که در صورت درگیر شده دولت محمود احمدی نژاد با این دست از بحران های خارجی می تواند فشارهای داخلی را بر علیه آنها کاهش دهد.

خبرگزاری های مهم بین المللی در روز ۴ آذر ( پنجشنبه ۲۵ نوامبر ۲۰۱۰) از ابیجا پایتخت نیجریه گزارش دادند که عظیم آقاجانی، شخصی که در اسناد دادگاه از او به عنوان تاجر و عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران یاد شده است، به وارد کردن سلاح غیرقانونی به این کشور متهم شده است.

بنا به شواهد بدست آمده قرار بود که این محوله بصورت غیر قانونی به کشور گامبیا فرستاده شود. در روز دادگاه، این عضو سپاه پاسدارن حاضر به پاسخ دادن نبود و اصرار داشت تا از حق حمایت کنسولی از سفارت جمهوری اسلامی ایران در آبیجا برخوردار شود.

انتشار این خبر که مقصد نهایی این محوله گامبیا بوده است. دولت این کشور را نیز به واکنش واداشت و مقامات این کشور در روز ۲۳ نوامبر روابط دیپلماتیک خود با تهران را قطع کرد و از دیپلمات های ایران خواست که طی مدت ۴۸ ساعت خاک گامبیا را ترک کنند.

 

این حادثه براستی به یک رسوایی بین المللی تبدیل شد و می توانست فشار شورای امنیت سازمان ملل بر علیه جمهوری اسلامی ایران را تنگ تر کند. دراین برهه مهم تاریخی و سرنوشت ساز برای نظام جمهوری اسلامی ایران،آیت الله خامنه ای انتظار داشت تا از هوش و زکاوت و زیرکی منوچهر متکی استفاده کند، بنابراین او متکی را بسرعت به آبیجا فرستاد تا با خوش بش های دیپلماتیکی با مقامات این کشور از جمله با آجوموگوبیا، همتای نیجریایی وی به حل و فصل این بحران بپردازد.

او حتی پا را از این فراتر نهاده و " سفر کاری کوتاهی در ادامه سفر به ۴ کشور آفریقایی توگو، بورکینافاسو، بنین و غنا به نیجریه" داشت. ۱۲

 

آیت الله خامنه ای، بویژه وزیر امور خارجه او امیدوار بودند که شاید با بده و بستان های سیاسی و اقتصادی، بتوان به نتیجه مثبتی دست یافت. این امر شاید می توانست از شعله ور شدن این بحران جلوگیری کند. کسی چه می دانست، شاید می شد این موضوع را در یک دسته از مقولاتی چون " سوء تفاهمات" گنجاند، که با درک و گفتگوهای دیپلماسی می توان امیدوار بود که بزودی " رفع " خواهد شد. از قضا داستان نیز داشت همین طور پیش می رفت.

وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از ملاقات با مقامات نیجریایی، خود در روز ۱۵ نوامبر در یک نشست خبری گفت که پس از مذاکراتی که با مقامات این کشور داشته است، سوء تفاهمی که بوجود آمده، رفع شده است.

خبرگزاری نیمه دولتی مهر در این باره گزارش می دهد که منوچهر متکی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران روز دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۹ ( ۱۵ نوامبر) در تهران در نشست خبری مشترک با همتای افغانی خود این موضوع را مورد تاکید قرار داد که " سوء تفاهم با نیجریه رفع شد". او در بخش های از سخنان خود از جمله گفت " دیپلمات های ایران در نیجریه به وظایف دیپلماتیک خود مشغول هستند". وی در ادامه تاکید کرد که: "توضیحات لازم را به مقامات نیجریه ای ارائه داده و فکر می کنیم سوء تفاهم مرتفع شده باشد." ۱۳

 

 

بازی حکم در تهران، نتیجه عزل در سنگال

 

جنگ قدرت در جمهوری اسلامی ایران میان رهبری و  رئیس  جمهوری این کشور با جدیت ادامه داشت، بدون آنکه کسان زیادی از وقوع آن اطلاع داشته باشند. جراید دولتی روند امور را آرام و از آن اظهار خشنودی می نمودند. اما در حقیقت رزمی نفس گیر میان دو مقام صدر نشین این نظام در جریان بود. در حالیکه بسیاری از کسانیکه روند امور داخلی ایران را از نزدیک تحت رصد خود داشتند، همواره با این سوال مهم مواجه بودند که : پیروزی این رقابت نصیب چه کسی خواهد شد؟

 

طولی نکشید که محمود احمدی نژاد تلاش کرد که خود را پیروز این رقابت درون گروهی در داخل نظامی معرفی کند. وی آخرین کارت خویش را در بازی با رهبری بیرون کشید و در حکم خود برکناری وزیر امور خارجه اش را- که میزان الحراره رهبری است، -اعلام داشت. پایگاه اطلاع رسانی  رئیس  جمهوری ایران روز دوشنبه ۲۲ آذر ۱۳۸۹ ( ۱۳ اکتبر ۲۰۱۰) در پیام کوتاهی اعلام کرد که منوچهر متکی وزیر امور خارجه، از سمت خود برکنار شده ۱۴ و علی اکبر صالحی به عنوان سرپرست موقت وزارت امور خارجه منصوب شده است.

 

موضوع از چه قرار بود؟ نکته عجیب در این است که منوچهر متکی متن حکم برکناری خود را نه از دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، بلکه از طرف رئیس جمهور سنگال دریافت داشته بود.

هنگامی که متکی خندان پس از خوش و بش های دیپلماتیک در پشت میز نشسته و با  رئیس جمهور سنگال مشغول گفتگو است، همتای سنگالی متکی خیلی کوتاه و خلاصه در زیر گوش  رئیس  جمهوری سنگالی چیزی را پچ پچ می کند.  رئیس  جمهوری سنگال بلا درنگ خطاب به متکی خبر می دهد که آقای محترم،  رئیس  جمهوری ایران، شما را از مقام وزیر امور خارجه عزل نموده است.

سایت های وابسته به جناح اصولگریان در این باره گزارش می دهد: " در راهروهای مجلس گفته می شد که وزارت خارجه سنگال به اطلاع متکی رسانده است که چون دیگر وزیر خارجه دولت ایران نیست ، تشریفات تدارک دیده شده برای یک وزیر خارجه را برای وی در نظر نمی گیرند و لذا بدون گارد امنیتی و با یک ماشین غیر تشریفات متکی را به هتل محل اقامتش هدایت کرده اند ! چرا که از دیدگاه آنان عزل وزیر خارجه حامل پیام در حین انجام ماموریت یک توهین به کشورشان تلقی شده است . " ۱۵

 

برکناری منوچهر متکی هنگامی که وی تلاش داشت تا بحرانی که میان جمهوری اسلامی ایران و چند کشور آفریقایی پدیدار شده بود را با شگردهای دیپلماتیکی حل و فصل کند، و برکناری او بشکل تحقیر آمیزی هنگامی که وی مشغول مذاکرات دیپلماتیک با بلند پایه ترین مقام سنگالی بود. خود نیز باعث خشم داکار گردید. در نیتجه وزارت خارجه سنگال در بیانیه اعلام داشت: "با توجه به اصل نیاز به صلح و امنیت که باید معیار اصلی در روابط میان کشورها باشد، و نارضایتی از توضیحات طرف ایرانی در این ماجرا، سنگال تصمیم گرفته است که سفیر خود در ایران را از امروز برای مشاوره فراخواند." ۱۶

 

این موضوع با عصبانیت بخش های زیادی در داخل جمهوری اسلامی ایران روبرو شد. سایت عصر ایران در این باره می نویسد: "منوچهر متکی، از جمله وزرایی بوده که همواره تأیید و حمایت مقام معظم رهبری را با خود داشته است. با این وجود مشخص نیست چرا احمدی نژاد ، وی را به طور ناگهانی ، آن هم در زمانی که متکی برای ابلاغ رئیس جمهور به سنگال رفته بود ، برکنار کرده است." ۱۷

 

حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر در واکنش به اعلام خبر برکناری منوچهر متکی وزیرخارجه در شرایطی که وی در سفر خارجی کاری به سر می برد تصریح کرد: کسی که به عنوان نماینده رسمی کشور در ماموریت است اینکه در محل ماموریت برکنار شود کاری خلاف عرف است و در عرف بین الملل این روش برخورد جایگاه ندارد.

نماینده مربوطه تعجب خود از این رویکرد  رئیس  جمهوری را بیان می دارد و می گوید: "البته حق رئیس جمهور است که وزرا را انتخاب و یا برکنار کند اما این موضوع در مورد وزیرامورخارجه با توجه به حساسیت موضوع سیاست خارجی به عنایت بیشتری نیاز دارد." ۱۸

 

برکناری منوچهر متکی، کسی که آیت الله خامنه ای اعتمادی عمیق به او داشت علاوه بر اینکه در حقیقت نوعی بی احترامی نیز به رهبر انقلاب تلقی می شد. یعنی کسی که اعتبار خود را زمینه اقتدار بحث برانگیز ترین چهره سیاسی در جمهوری اسلامی ایران کرده بود. همچنین دلیل روشنی نیز بر جنگ قدرت در هرم سیاسی جمهوری اسلامی ایران برآورد می شود. همه اینها نمونه بارز و آشکاری از یک بحران عمیق در میان دو مقام ارشد جمهوری اسلامی ایران است. بدین ترتیب این رویکرد احمدی نژاد سرآغازی تلقی شد که تیم محمود احمدی نژاد قصد دارند تا انحصار خود را در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به هر شکل و به هر قمیت ممکن تعمیم دهند.

 

 

وزارت اطلاعات سرفصل بعدی صحنه درگیری ها

 

چه دلایلی را می توان تصور کرد که وزارت اطلاعات مبنای این اختلافات بوده است؟ بنظر می رسد هنگامی که دو تن از مخالفان دولت احمدی نژاد که از آنان بعنوان "سران فتنه" یاد می شود نتوانستند پس از رویدادهای ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ نیروهای خود را به  ‪کف خیابان ها بیاورند؛ این ناکامی آنها باعث شد تا‌ فشار روز افزونی از سوی دولت احمدی نژاد برای دستگیری آنها اعمال شود. این بخش اعتقاد داشتند با توجه به روند موجود در کشورهای خاورمیانه و با توجه به بهار عربی این خطر بطور فزاینده وجود دارد: روند اعتراضات که پس از دسامبر ۲۰۰۹ سرکوب شده بودند را از نوع تبدیل به آتش فشانی سهمگین شود، بنابراین بخش هایی در داخل دولت احمدی نژاد به این نتیجه روشن رسیده بودند که بدون فوت وقت باید "سران فتنه" دستگیر، محاکمه و در صورت امکان اعدام شوند.

به هر ترتیب دستگیری میر حسین موسوی و مهدی کروبی با اشاره مستقیم سید علی خامنه ای صورت گرفت تا در محاق قرار گیرند. تحلیل همه نیروهای داخل نظام که در دستگیری این مخالفین دولت نقش داشتند در یک موضوع مشترک بودند و آن اینکه اگر باد بهار عربی به ایران وزیدن گیرد، در صورتیکه رهبران این جنبش در بخش اصلاح طلبان حکومتی درون نظام رهبریت آن را از دست بدهند، این حادثه منجر به فروپاشی سریع نظام جمهوری اسلامی ایران خواهد شد و یا در صورتکیه تامل بین المللی برای سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران موجود نباشد، بطور قطع هزینه های سنگینی را بر نظام تحمیل خواهد کرد و مقامات نظام ناگزیر خواهند بود از موضع ضعف امتیازات گسترده ای را به رقبای داخلی و خارجی خود بپردازند.

بدین ترتیب فشارهای مخالف دیگریی نیز موجود بود که طبیعتاْ از سوی نیروهای داخل دولت احمدی نژاد هدایت می شدند. بویژه شخص وی اصرار داشت تا سران فتنه در یک نمایش عمومی اعتراف به گناه و عدول از اصول انقلاب اسلامی نمایند، یعنی همان سبک و سیاقی که بصورت سنتی از روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی در این کشور اجرا می شد. این بخش حتی خواسته ای فراتر داشتند، آنها معتقد بودند که در ۸ آوریل ۲۰۱۰ ( پنجشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۹)  تعاملی میان رهبران روسیه و آمریکا در هنگام انعقاد پیمان استراتژیکی استارت دو در پراگ برقرار شده است، که در آن خواستار سرنگونی بخش الیگارشی سپاه پاسداران بر اریکه های قدرت سیاسی و اقتصادی کشور هستند. بنابراین دولت احمدی نژاد خود را با این احساس سنگین و ناخوشایند درگیر می دید که در میان یک توطءه خارجی و قطعاْ هم داخلی، قربانی نظم کنونی جهان خواهد بود که کل خاورمیانه و کشورهای اسلامی را در هم می نوردد.

بدین ترتیب وقتی که احمدی نژاد در این زمینه عملاْ خود را با مخالفت آیت الله خامنه ای مواجه می بیند در صدد بر می آید تا عملاْ وزرت اطلاعات و سکان های امنیتی کشور را خود در دست گیرد. بنابراین بدست گرفتن وزارت اطلاعات بار دیگر صحنه درگیری پنهان و آشکار میان اولین و دومین مقام جمهوری اسلامی ایران شد. این درگیری های پنهان تا جایی ادامه می یابد که آیت الله خامنه ای را ناگزیر می سازد با وجود بیماری و ضعف جسمی خود، برخیزد و به محل وزارت اطلاعات برود.

"پایگاه اطلاع رسانی "سفیر ولایت" که توسط دفتر آیت الله عبدالنبی نمازی، نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان اداره می شود، با انتشار مطلبی با عنوان "ناگفته های حضرت آیت الله نمازی درباره انحرافات و جریانات اخیر کشور"، اطلاعات مهمی را در این زمینه، در اختیار ما می گذارد، وی می گوید: "در قضیه وزیر اطلاعات، وزیر گزارشاتی داده بود خدمت آقا [ آیت الله خامنه ای ] که اینها چه کسانی هستند و قصدشان چسیت و تنها راه را در برکناری وزیر دیده بودند و آقا متوجه بود و این قضیه از شش ماه قبل گزارش شده بود به آقا که به فریاد اطلاعات برسید که این ها در حال توطئه هستند اگر خاطرتان باشد چهار پنج ماه قبل آقا خودشان رفتند وزارت اطلاعات که به دنبال همین گزارش بود. آقای مصلحی یک جلسه داخل سازمانی تشکیل داده بود و برای کادر اطلاعات مطالبی را گفته بود و یک آقایی به نام عبداللهی که رئیس ستاد اطلاعات بوده در صحبت ها پارازیت ایجاد می کرده که نه آقا اینجوری نیست و وزیر اطلاعات بعد از جلسه حکم عزل ایشان را صادر می کند این هم عنصر نفوذی دفتر رئیس جمهور بوده است." ۱۹

احمدی نژاد می داند که شرایط داخلی و خارجی به نحوی است که نظام جمهوری اسلامی ایران تاب تحمل بحران داخلی را ندارد. بنابراین وی قصد دارد تا رهبری را در غافلگیر کرده و او را رو در رو، در عملی قرار دهد که سلب آن لازمه یک بحران عظیم دیگر باشد. احمدی نژاد در یک رویکرد جدید حکم به برکناری و عزل حجت الاسلام حيدر مصلحی، وزیر اطلاعات  -که کوش شنوا و چشم بینای آیت الله خامنه ای در کابینه احمدی نژاد یاد می شود- را صادر می کند. بدین ترتیب سرفصل بعدی که اختلافات میان رهبری و  رئیس  جمهوری را افزایش می دهد مربوط به عزل حيدر مصلحی، از وزارت اطلاعات است.

 

آیت الله عبدالنبی نمازی، همچنین در ادامه سخنان خود نیز پرده از این راز می گشاید که آیت الله خامنه ای هیچ حاضر نبود که اختلافات میان رهبر و  رئیس  جمهوری اسلامی ایران در دسترس عمومی قرار گرفته و رسانه ای شود، وی می افزاید: "بعد از این آقای رئیس جمهور آقای مصلحی را احضار می کند که چرا ایشان را بدون هماهنگی من برداشتی؟! آقای مصلحی می گوید که من وزیرم و این شخص کارمند من می باشد و رئیس جمهور هم میگوید که شما یا استعفا بدهید یا من عزلتان می کنم و آقای مصلحی هم استعفا می دهد. خبر که به آقا می رسد ایشان آن حکم را صادر می کند. البته قبل از حکم به خاطر این که مسئله رسانه ای نشود شخصاً در چند سطر خطاب به رئیس جمهور می نویسند که آقای مصلحی باید در جای خودش ابقا بشود و خود آقا هم این نوشته را که دست نویس بوده در پاکت گذاشته و در پاکت را می چسبانند و یکی از اعضای دفتر به دست رئیس جمهور می رساند. رئیس جمهور می پرسد که نامه چیست؟ اظهار بی اطلاعی می کنند و وقتی نامه را باز می کنند میخوانند و می گویند: خب این مسئله که تمام شده است! گزارش را که به آقا می دهند آقا مطلع می شوند و حکم را صادر می کنند." ۲۰

 

نکات ظریفی را می توان در این مصاحبه یافت. و آن اینکه اختلافاتی میان دو مقام ارشد جمهوری اسلامی ایران،‌ یعنی رهبری انقلاب و  رئیس  جمهوری این کشور وجود دارد. احمدی نژاد حقیقتاْ می داند که حیدر مصلحی عامل نفوذی رهبری جمهوری اسلامی در کابینه اوست، و از سوی دیگر اختلافات تاکتیکی عمیقی نیز میان رهبری و  رئیس  جمهوری پدیدار شده است. حال که احمدی نژاد تلاش دارد تا وزارت اطلاعات را در حیطه کنترل و مدیریت خود نگه دارد و اکنون که وزارت اطلاعات بعنوان گرانیگاه این بحران است. احمدی نژاد از وزیر اطلاعات می خواهد که خود را در این درگیری شرکت ندهد، او این نکته را مستقیماْ به حیدر مصلحی گفته بود که خود را در صحنه دعوای میان وی و رهبری به کناری نگه دارد.

رهبری نیز تا انجا که بتواند اصرار خود برای کنترل وزارت اطلاعات و جلوگیری از طرح احمدی نژاد برای محاکمه و از بین بردن سران فتنه، پای می فشارد. او به  رئیس  جمهوری خود فهمانده بود که " تا آخر پای این مسأله می ایستم. " اما نکته ای که برای هر دو گروه قابل تامل بود در این است که شرایط منطقه ای و جهانی به گونه ای است که اگر این بحران رسانه ای و عمومی شود و طرفین برای زور آزمایی نیروهای خود را به کف خیابان بیاورند،‌ هر آینه روشن است که میوه شیرین آن نصیب گروه دیگری خواهد شد که خود را با بهار عربی همراهی نشان دهد. از این روی آیت الله خامنه ای درست همین نکته را برجسته می سازد و آنرا به  رئیس  جمهوری که خود در انتصاب او از تمامی اعتبار خویش هزینه کرده بود را به وی گوشزد می کند. نماینده ولی فقیه نیز در این ارتباط نکات ارزشمندی را در اختیار می کذارد و از جمله در این ارتباط می گوید: " در اولین جلسه ای که هیئت دولت در کردستان بودند آقای مصلحی شرکت نمی کنند. در اولین جلسه در تهران آقای مصلحی با مشورت دفتر[ آیت الله خامنه ای ] به قم سفر می کنند ولی در جلسه دوم هیئت دولت شرکت می کنند. رئیس جمهور که وارد جلسه می شود به احترام آقای حائری که درس اخلاق گفتندچند دقیقه ای می نشیند و بعد با اجازه آقای حائری جلسه را ترک می کند و از طریق یکی از اعضای دفتر آقای مصلحی را صدا می کنند و می پرسد که شما چرا شرکت کردید؟ آقای مصلحی می گوید دستور [ آیت الله خامنه ای] آقاست. رئیس جمهور میگوید شما به مسائل بین من و آقا کاری نداشته باشید و خودتان را درگیر این مقوله نکنید. آقای مصلحی از جلسه هیئت دولت خارج می شود و در نهایت خبر به آقا می رسد و آقا محکم می گویند که آقای مصلحی حتماً باید در جای خوشان [ در راس وزارت اطلاعات] باشند و به همین دلیل مشایی گفته بود که ما احتمال نمی دادیم که آقا این قدر محکم بمانند و آقا هم که گفته بودند من تا آخر پای این مسئله می ایستم منتها با حفظ آرامش کشور در حالی که اوضاع منطقه مانند مصر و لیبی و بحرین و عربستان به این صورت است باید طوری رفتار کرد که هم این فتنه مهار و کنترل بشود توسط وزارت اطلاعات و دستگاه قضایی و هم آرامش کشور پابرجا باشد." ۲۱

 

اما چه ضرورتی دارد که این افشاگری های از داخل چادر فرماندهی نظام جمهوری اسلامی ایران اینگونه افشاء شود؟ و این مصاحبه را با آن آب و تاب پخش کنند. گویا بنظر می رسد که تابستان پیش روی همه شاهد یک اصطکاک عمیق میان جناح های داخلی حکومت باشند. ظاهراْ بنظر می رسد که هر گروه تلاش دارد تا بصورت نرم افزاری مقدمات این رقابت و حتی درگیری را فراهم آوردند. هر یک تلاش دارند تا از گزینه هایی که برای آنها سهل الوصول است بهره جویند تا در رقابت پیش روی پیروز مطلق جدال باشند.  در ایران پس از سپری شدن جدال قدرت میان ابوالحسن بنی صدر، نخستین  رئیس  جمهوری اسلامی ایران که تلاش داشت دست روحانیون رادیکال را از قدرت کوتاه کند و در سوی دیگر روحانیون رادیکال به رهبری آیت الله خمینی، که قصد داشتند با سرکوب دیگر نیروهای سیاسی کشور، قدرت را یکسره در کنترل روحانیون تحت فرمان خود قرار دهند؛ آیا ایران شاهد درگیری میان دو جناح متنازع قدرت در داخل خواهد بود؟ آیا وقایع خرداد ۱۳۶۰ نیز اینبار در ایران تکرار خواهد شد؟ آیا ایران محکوم به این حقیقت است که باید در هر چرخه سه دهه خود، دچار یک بحران عمیق داخلی باشد؟

پاسخ و رویکردهای مقامات ارشد و مسولین جمهوری اسلامی ایران به این موضوع مثبت است. بنابراین با فوران این همه اطلاعات از داخل نظام جمهوری اسلامی ایران که مجموعه آنها در ارتباط با فساد اقتصادی و سیاسی حاکمان است، تنها به این دلایل روشن انتشار می یابند که آنها بتوانند بدینوسیله حس انتقام و نفرت را در افکار عمومی مهندسی کرده تا بدینوسیله از آنها در نبرد و یا زورآزمایی های خود بهره جویند.

 

بنابراین همانطور که نماینده ولی فقیه در مخالفت با جریان احمدی نژاد دست به افشاگری زده است، تحت همین معادله صورت می گیرد. این مقام حکومتی معتقد است که " البته حرفها زیاد است و من خواستم که آقایان در جریان امور باشند … این جریان انحرافی را برای مردم روشن کنید که اگر قرار شد در آینده برخوردی صورت بگیرد مردم کاملاً توجیه باشند" ۲۲

 

البته آیت الله عبدالنبی نمازی پا را نیز فراتر می گذارد و اظهار می داد که رهبری سپاه علاقمند است که حلقه پیرامونی احمدی نژاد که اکنون کانون اختلاف میان احمدی نژاد از یک سو،  رهبر انقلاب و اردو اصولگرایان منتقد از سوی دیگر است، هر چه زودتر بازداشت شوند.پافشاری اصولگرایان منتقد مربوط به بازداشت اسفندیار رحیم مشایی است. آنها سابقه تاریخی در این قبیل امور در جمهوری اسلامی ایران را بر می شمرند که نتایج مثبتی نیز برای نظام داشته است. وی این موضوع را اینگونه تعریف می کند: ‫" آقای سرلشگر جعفری فرمانده کل سپاه رفتند خدمت مقام معظم رهبری و گفتند اجازه بدهید ایشان را بگیریم کل غائله حل می شود حالا نهایتاً چند روزی بعضی ها اظهار نگرانی خواهند کرد و تمام خواهد شد. آقا ظاهراً هنوز به این نتیجه نرسیدند ولی فرمودند همه عوامل را دستگیر کنید کسانی که نیروهای عملیاتی این طرح هستند آقا فرمودند با قوت بازجویی کنید و بررسی کنید اما حساب رئیس جمهور را جدا کنید. ‫" نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان در ادامه این بحث خاطرنشان می سازد که ‫" در هفته های اخیر چند نفر را دستگیر کردند که این ها جزء ارباب جمعی رئیس دفتر رئیس جمهور هستند. شخصی به نام غفاری و چند نفر دیگر و یکی هم شخصی است در لباس روحانیت به نام امیری فر که در تهران آن مجمع روحانیت ولایی را تشکیل داده که وصل به رئیس دفتر رئیس جمهور است که ایشان هم دستگیر شده است. این ها در اعترافات خودشان چیزهای تکاندهنده ای را بازگو کردند مفاسد اقتصادی با ارقام بالا. این آقای غفاری کسی است که با رمل و جن و جن گیری و این حرف ها سر و کار دارد ‫" ۲۳

 

حال سوال مهم این است که چرا آیت الله خامنه ای حاضر نمی شود دو تن از رهبران "سران فتنه" را در اختیار دولت احمدی نژاد قرار دهد؟ چرا رهبر انقلاب حتی تا بدانجا پیش می رود که بدستور او فشارهای همه جانبه ای را علیه دولتی که خود با هزینه های زیادی عامل پیروزی وی بوده، اعمال و اجرا می کند؟ و همچنین چراهای متعدد دیگری نیز در این زمینه مطرح می شوند. پاسخ کاملاْ آشکار است:  طبیعی است که اگر سران فتنه در اختیار گروه احمدی نژاد قرار گیرند، آنها به همان سرنوشتی دچار شوند که قبلاْ خود برای رقبای داخلی و خارجی خود آفریده بودند. اما حقیقت این دعوای پنهان و آشکار در جای دیگری است. اگر لایه های سخت و زد و بندهای سیاسی را به کناری بزنیم، حقیقت محض را در جای دیگری خواهیم یافت. آیت الله خامنه ای نگاه به دور دست دارد. او از سران فتنه نیز بعنوان یک برگ برنده و یک بخت خوب برای استمرار نظام جمهوری اسلامی ایران می نگرد. کسی چه می داند، شاید آیت الله خامنه ای با دور اندیشی که در خود حس می کند، دو تن از " سران فتنه" را در حصر خانگی قرار داده است، تا بدینوسیله مانع از سوء قصد احتمالی بر علیه جان آنها باشد. رهبری جمهوری اسلامی ایران در حالی که در سالهای گذشته آنها را رقیبی در مقابل خود می دید، همین رقیب نیز می تواند در سالهای آینده گزینه های مهمی برای حفظ و بقای نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری آیت الله خامنه ای باشد.

 

بنابراین اکنون دو مقام نخست و دوم کشور در سر موضع ای قرار گرفته اند که اولی بر حفظ میر حسین موسوی، مهدی کروبی و " سران فتنه " اصرار دارد،‌ در حالیکه مقام دوم کشور بر حذف فیزیکی آنها تاکید می کند. به هر ترتیب روزها و هفته های آینده نشان خواهد داد که کدام یک از آنها می توانند حرف خود را به کرسی نشانده و بازی را آنگونه که خود می خواهد به پیش ببرند.

 

 

 

h.ghamkhar@hotmail.com

۲۲  ژوئن ۲۰۱۱

 

گزارش اختصاصی برای سایت خلیج فارس – http://www.khalije-fars.com

 

 

 

منابع:

 

۱-  سردار حاج سعید قاسمی،  از فرماندهان ارشد دوران جنگ ایران و عراق  که اکنون از او بعنوان استاد دانشگاه یاد می شود در یکی از سخنرانی های خود از جمله اشاره داشت که روستائیان گفتند احمدی نژاد یک ماه است حمام نرفته، از خودمان است برای همين به او رای دادند.

http://www.youtube.com/watch?v=OxvpEuzp2kY&feature=grec_index

 

 

۲- مراسم ازدواج روز پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۸۷ بمدت ۴ ساعت طول کشید و در نهایت پیش از اینکه دختر مشایی به حجله فرستاده شود نماز جماعت مغرب و عشا به امامت محمود احمدی نژاد برگزار شد در حالی که گفته می شود از شام نیز خبری نبود

جهان نیوز پنجشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۸۷

 

۳- آفتاب نیوز  سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۵

 

۴- محمود احمدی نژاد در همایشی در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی گفت که ایران فن آوری تولید سوخت را هم اکنون در اختیار دارد و افزود "این قطار در حال حرکت است و ترمز و دنده عقب ندارد، چون ما ترمز و دنده عقب را کنده و دور انداختیم."

بی بی سی  يکشنبه ۶ اسفند ۱۳۸۵ 

 

۵- آفتاب نیوز  سه شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۵

 

۶- سایت پارسینه   ۳۱ مرداد ۱۳۸۹

 

۷- سایت آیت الله خامنه ای - به آدرس

http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10129

 

۸- خبرآنلاین یکشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۸۹ همچنین روزنامه شرق  دوشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۸۹ شماره ۱۰۵۵ صفحه 3

 

۹- روزنامه ابتکار   دوشنبه  ۱۵ شهریور ۱۳۸۹ شماره ۱۸۴۱ 

 

۱۰- خبرگزاری فارس ۱۵ شهریور ۱۳۸۹

 

۱۱- بی بی سی پنج شنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۹ 

 

۱۲- همشهری دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۹

 

۱۳- منبع بالا

 

۱۴- متن برکناری منوچهر متکی :

جناب آقای منوچهر متکی

 

سلام علیکم؛

بدینوسیله از زحمات و خدمات جنابعالی در دوران تصدی مسئولیت وزارت امور خارجه تشکر و قدردانی می‌کنم.

امیدوارم این زحمات در پیشگاه خداوند مأجور باشد و جنابعالی نیز در کلیه مراحل زندگی و خدمت به مردم عزیز میهن اسلامی موفق و موید باشید.

عزت و سعادت جنابعالی را از خداوند منان خواستارم.

محمود احمدی‌نژاد

 

۱۵- افشا نیوز  ۲۹ آذر ۱۳۸۹

 

۱۶- بی بی سی ۲۴ آذر ۱۳۸۹

 

۱۷- عصر ایران ۲۲ آذر ۱۳۸۹

 

۱۸- خبرگزاری مهر ۲۳ آذر ۱۳۸۹

 

۱۹- سایت الف ۱۰ خرداد ۱۳۹۰

 

۲۰- منبع بالا

 

۲۱- منبع بالا

 

۲۲- منبع بالا

 

۲۳- منبع بالا


June 24th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی